کد مطلب:48432 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:6

گنجینه پرسمان » قرآن

لطفاً، ضمن بيان داستان گاو بني اسرائيل بگوييد اين گاو از آنِ چه كسي بود؟

خلاصة داستان گاو بنياسرائيل اين چنين است: كشتهاي در ميان بنياسرائيل پيدا شد كه قاتل آن به هيچ وجه معلوم نبود، در ميان بنياسرائيل درگيري شروع شد و هر يك قتل را به قبيلهاي نسبت ميدادند و خود را تبرئه ميكردند. آنان براي داوري و حل مشكل نزد حضرت موسيرفتند، چون حل اين قضيه از طريق عادي ممكن نبود، او از طريق اعجازآميزي مسئله را حل كرد. حضرت موسيبه آنان فرمود: خداوند به شما امر كرده گاوي را ذبح كنيد و قطعهاي از بدن آن را به مقتول بزنيد تا زنده شود و قاتل خود را معرفي كند. آنان پس از شنيدن اين جواب به موسي گفتند: آيا ما را مسخره ميكني؟ موسيفرمود: به خدا پناه ميبرم كه از جاهلان باشم، مسخره كردن كار جاهلان است. وقتي بني اسرائيل فهميدند كه موضوع جدي است شروع به بهانه تراشي نمودند و گفتند: از خدا بخواه كه براي ما روشن كند اين ماده گاو چگونه گاوي باشد؟ موسيفرمود: خداوند ميفرمايد: ماده گاوي كه نه پير و از كار افتاده و نه جوان بلكه ميان اين دو باشد. آنچه به شما دستور داده شد هر چه زودتر انجام دهيد. باز گفتند: از پروردگار خود بخواه كه براي ما روشن كند كه رنگ آن گاو چه باشد؟ موسيفرمود: خداوند ميفرمايد گاوي زرد يك دست باشد كه رنگ آن بينندگان را شاد و مسرور سازد. باز گفتند: از خدايت بخواه براي ما روشن كند بالأخره چگونه گاوي باشد؟ زيرا اين گاو براي ماه مبهم شده است. موسيفرمود: خداوند ميفرمايد: گاوي باشد كه براي شخم زدن زمين رام نشده باشد و براي زراعت آبكشي نكند و از هر عيبي بر كنار و حتي هيچ رنگ ديگري در آن نباشد. گفتند: اكنون حق مطلب را براي ما آوردي. سپس چنين گاوي را پيدا كرده، آن را سر بريدند و قسمتي از آن گاو را به بدن مقتول زدند، مقتول زنده شد و قاتل خود را معرفي نمود.

از اين داستان نتيجهها و درسهاي متعددي ميتوان گرفت كه به برخي از آنها اشاره ميشود:

1. اگر فرمان خداوند با ذهن و سليقه ما مطابق نباشد، نبايد آن را انكار كنيم;

2. مسخره كردن، كار افراد جاهل است;

3. درجة ايمان مردم به پيامبرشان از برخورد آنان در برابر دستورات وي فهميده ميشود;

4. اگر به راز و رمز حكم خداوند علم نداريم، نبايد آن را مسخره بپنداريم;

5. بايد فرمان خدا را فوري و سريع انجام داد، و از وسوسه و ترديد خودداري كرد;

6. نبايد با پرسشهاي غير ضروري كار را بر خود مشكل كنيم;

7. پرسشهاي نابجا نكنيم;

8. رنگها در روحيه افراد تأثير دارد;

9. چه بسا خداوند مجرم را افشا ميكند;

10. هر كس راضي به گناه ديگران باشد، در آن گناه شريك است.

دربارة نام صاحب گاو، در كتابهاي تفسيري و روايي، چيزي يافت نشد، اما شكي نيست كه اين گاو در آن محيط، منحصر به فرد بوده بني اسرائيل آن را به قيمت بسيار گزافي خريدند. گفته ميشود صاحب اين گاو، مرد نيكوكاري بود و نسبت به پدر خويش احترام فراوان ميگذاشت، در يكي از روزها كه پدرش در خواب بود، معاملة پرسودي براي او پيش آمد، ولي او به خاطر اين كه پدرش ناراحت نشود، حاضر نشد وي را بيدار كند و كليد صندوق را از او بگيرد، در نتيجه از معامله صرف نظر كرد. خداوند به جبران اين گذشتِ جوان، معاملة پر سود بالا را براي او فراهم كرد.(ر.ك: تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيراز و ديگران، ج 1، ص 310 ـ 311، دارالكتب الاسلامية / تفسير نورالثقلين، عروسي حويزي، ج 1، ص 112، موسسة التاريخ العربي.)